جدول جو
جدول جو

معنی گل حیا - جستجوی لغت در جدول جو

گل حیا
(گِ لِ حَ)
گلی است که به عربی طین بلدالمصطکی گویند و آن سفید به سیاهی مایل میباشد. سوختگی آتش را نافع است. (برهان) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گل آرا
تصویر گل آرا
(دخترانه)
آراینده گل، زینت دهنده گل، از شخصیتهای شاهنامه، نام مادر روشنک بنا به بعضی نسخه های شاهنامه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از گلوریا
تصویر گلوریا
(دخترانه)
فرانسه از لاتین، مجلل، بزرگ، سرافراز
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از گل نسا
تصویر گل نسا
(دخترانه)
گل (فارسی) + نسا (عربی) مرکب از گل + نسا (زنان)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از گل سیما
تصویر گل سیما
(دخترانه)
گل (فارسی) + سیما (عربی) آنکه چهره و سیمایی زیبا چون گل دارد
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از گل آسا
تصویر گل آسا
(دخترانه)
مانند گل
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از گل میخ
تصویر گل میخ
نوعی میخ که ته آن درشت و پهن است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گل پیرا
تصویر گل پیرا
کسی که کارش پیرایش دادن و تربیت کردن گل است، باغبان، گل کار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گل مینا
تصویر گل مینا
نوعی گل که قسمت وسط آن زرد رنگ و به شکل قرص است و اطرافش گلبرگ های سفید یا آبی کم رنگ دارد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گل حنا
تصویر گل حنا
گلی تزیینی به رنگ سفید، بنفش یا سرخ کم رنگ با بوتۀ کوتاه و برگ های دندانه دار و نوک تیز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گل چای
تصویر گل چای
از اقسام گل محمدی با گل های پرپر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بی حیا
تصویر بی حیا
بی شرم، بی آزرم، گستاخ
فرهنگ فارسی عمید
(گُ لِ حَ)
گلی است که گلهای نامنظم و تخمدانی پنج خانه دارد که در هر یک دانه های بسیار است و چون برسد بواسطۀ شکافهایی ناگهان باز شده دانه های خود را پراکنده میکند. (گیاه شناسی گل گلاب ص 217). اسم فارسی فاغیه است. (تحفۀ حکیم مؤمن)
لغت نامه دهخدا
آنچه گل چیزی را بگیرد، برای جلوگیری از پخش شدن گلهایی که بر اثر دوران چرخهای وسایل نقلیه (اتومبیل دوچرخه و غیره) بخارج پرتاب میشود آلتی در آنها تعبیه شده که بصورت قاب محدب دایره یی شکل روی چرخها را میپوشاند. گلگیر بوسیله مهره هایی که به بست گلگیر معروف است روی بدنه اتومبیل یا وسیله نقلیه دیگر نصب میشود. نوعی مقراض که بوسیله آن گل شمع و چراغ را گیرند: خاکساران زاغنیا محتاج همراهی نیند شمعدان گل کجا در بند گلگیر طلاست ک (عبدالغنی قبول)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گل شفا
تصویر گل شفا
گل کربلا
فرهنگ لغت هوشیار
میخ آهنین با سر مدور پهن (که بر دروازه کوبند یا میخ چادر و مانند آن) : شب وصل تو نهان آمده ام تا دم صبح ماه را ساخته گل میخی و بر در زده ام. (مسیح کاشی)، دگمه ای که خلخال ودست برنجن را بدان بند کنند
فرهنگ لغت هوشیار
گل افشان گلریز، معطر خوشبو: اگر چه باده فرح بخش و باد گل بیز است ببانگ چنگ مخور می که محتسب تیز است. (حافظ)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گل حساس
تصویر گل حساس
گل نازی: گل خوابو گل ساسه از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
حریری بسیار باریک و حاکل ماورا که در آن گل سرخ را خشک میکردند و برای دعوت بعروسی با نبات بخانه مدعو میفرستادند، کیسه ای کوچک از حریر بسیار نازک که در آن گل سوری را خشک میکردند و زنان در میان جامه مینهادند تا بوی خوش گیرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گل حمرا
تصویر گل حمرا
گل سرخ از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی حیا
تصویر بی حیا
بستاخ گستاخ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گل حنا
تصویر گل حنا
گل بی حوصله گل برناک از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گل حلوا
تصویر گل حلوا
گل تاج خروس از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گل گیر
تصویر گل گیر
آلتی شبیه قیچی که با آن زبانه شمع را می گیرند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گل بیز
تصویر گل بیز
((گُ))
گل افشان، گلریز، معطر، خوشبو
فرهنگ فارسی معین
((گِ))
پوشش آهنی که بالای چرخ اتومبیل و دوچرخه و موتورسیکلت قرار می دهند برای جلوگیری از پاشیده شدن گل
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گل میخ
تصویر گل میخ
((گُ))
نوعی میخ که سرش پهن است
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بی حیا
تصویر بی حیا
Indecent
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بی حیا
تصویر بی حیا
неприличный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بی حیا
تصویر بی حیا
unanständig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بی حیا
تصویر بی حیا
непристойний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از بی حیا
تصویر بی حیا
nieprzyzwoity
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از بی حیا
تصویر بی حیا
不体面的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از بی حیا
تصویر بی حیا
indecente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از بی حیا
تصویر بی حیا
indecente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی